نجات از ضلالت (قرآن)در این مقاله ایات مرتبط با نجات از ضلالت معرفی میشوند. فهرست مندرجات۲ - نجات بنیاسرائیل ۳ - اذن و مشیت الهی در نجات از گمراهی ۴ - نجات از گوسالهپرستی ۵ - نجاتناپذیری حقگریزان ۶ - ناامیدی حضرت نوح از نجات قومش ۷ - روشهای نجات ازگمراهی ۷.۱ - دعا ۷.۲ - نزول قرآن ۷.۳ - بعثت پیامبر اسلام ۷.۴ - نفرین ۷.۵ - تعالیم فرستادگان الهی ۸ - پانویس ۹ - منبع ۱ - نجاتدهنده مؤمنانخداوند، نجاتدهنده مؤمنان از ضلالت و گمراهى: ۱. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛خداوند، ولىّ و سرپرست كسانى است كه ايمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها خارج ساخته، به سوى نور مىبرد....» نور و ظلمت، كنايه از هدايت و گمراهى است. ۲. «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً؛او كسى است كه بر شما درود و رحمت مىفرستد، و فرشتگان او نيز براى شما تقاضاى رحمت مىكنند تا شما را از تاريكىهاى جهل و شرک و گناه به سوى نور ايمان و علم و تقوا خارج سازد؛ او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است.» ۲ - نجات بنیاسرائیلموسی علیهالسلام، موظّف به نجات بنیاسرائیل از گمراهى و هدايت آنان با آيات و معجزات الهی: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛ما موسى را با آيات و معجزات خود فرستاديم؛ و دستور داديم: قومت را از تاريكىها به سوى نور خارج ساز....» ۳ - اذن و مشیت الهی در نجات از گمراهیخارج ساختن مردم از ضلالت کفر و گمراهى و هدايت آنان به نور ایمان، حتّى از سوى پیامبر صلیاللهعلیهوآله، منوط به اذن خدا و مشیّت خداوند: «الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ؛الر، اين كتابى است كه بر تو نازل كرديم، تا مردم را از تاريكيها ى شرك و ظلم و جهل به سوى روشنايى ايمان و عدل و آگاهى، به خواست پروردگارشان بيرون آورى و، به سوى راه خداوند توانا و ستوده (هدايت كنى).» ۴ - نجات از گوسالهپرستینجات از ضلالت گوسالهپرستی، تنها در گرو رحمت و مغفرت خداوند: «وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَداً لَهُ خُوارٌ أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لا يُكَلِّمُهُمْ وَ لا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَ كانُوا ظالِمِينَ • وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَ يَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ؛ قوم موسى بعد از رفتن (او به ميعادگاه الهى)، از زيورهاى خود مجسمه گوسالهاى ساختند؛ كه صدايى همچون صداى گوساله داشت. آيا آنها نمىديدند كه با آنان سخن نمىگويد، و به راه راست هدايتشان نمىكند؟! آن را خداى خود انتخاب كردند، و ستمكار بودند. و هنگامى كه حقيقت در دسترسشان قرار گرفت، و ديدند گمراه شدهاند، گفتند: اگر پروردگارمان به ما رحم نكند، و ما را نيامرزد، بطور قطع از زیانکاران خواهيم بود.» ۵ - نجاتناپذیری حقگریزانعدم تأثير هدايتگرى محمّد صلیاللهعلیهوآله نسبت به برخى افراد حقگريز و گمراه شده: ۱. «إِنْ تَحْرِصْ عَلى هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ؛هر قدر بر هدايت آنها حريص باشى، سودى ندارد؛ چرا كه خداوند كسى را كه به سبب اعمالش گمراه ساخت، هدايت نمىكند؛ و آنها هيچ ياورى نخواهند داشت.» ۲. «... ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً؛... اين از نشانههاى خداست. هركس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛ و هركس را گمراه نمايد، هرگز سرپرست و راهنمايى براى اونخواهى يافت.» ۳. «فَإِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ • وَ ما أَنْتَ بِهادِ الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛ به يقين تو نمىتوانى صداى خود رابه گوش مردگان برسانى، و نه سخنت را به گوش كران هنگامى كه روى برگردانند و دور شوند. و نيز نمىتوانى نابينايان را از گمراهيشان هدایت كنى؛ تو تنها مىتوانى سخنت را به گوش كسانى برسانى كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند.» ۴. «قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً • قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً؛ بگو: من مالك زيان و هدايتى براى شما نيستم. بگو: (اگر من نيز برخلاف فرمانش رفتار كنم) هيچ كس مرا در برابر خداوند حمايت نمىكند و پناهگاهى جز او نمىيابم» ۶ - ناامیدی حضرت نوح از نجات قومشنااميدى كامل نوح علیهالسلام نسبت به نجات قومش از گمراهى: «قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً • وَ قَدْ أَضَلُّوا كَثِيراً وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلالًا • وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً؛ نوح بعد از نوميدى از هدايت آنان گفت: پروردگارا! آنها نافرمانى من كردند و از كسانى پيروى نمودند كه اموال و فرزندانشان چيزى جز زيانكارى بر آنها نيفزوده است. و آنها بسيارى را گمراه كردند. خداوندا، ستمكاران را جز گمراهى ميفزا! نوح گفت: پروردگارا! هيچ كس از كافران را بر روى زمين باقى مگذار!» ۷ - روشهای نجات ازگمراهی۷.۱ - دعاارزشمندى دعا، براى رهايى ديگران از گمراهى و ضلالت: «وَ اغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كانَ مِنَ الضَّالِّينَ؛و پدرم (عمويم) را بيامرز، كه او از گمراهان بود.» اين دعاى ابراهیم علیهالسلام در زمان حيات پدرش -عمويش- بوده است، لذا عبارت «اغفر لأبى» متضمّن دعا براى رهايى از گمراهى نيز است. ۷.۲ - نزول قرآننجات انسانها از گمراهى و هدايت آنها به سوى نور، فلسفه نزول قرآن: ۱. «الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ؛الر، اين كتابى است كه بر تو نازل كرديم، تا مردم را از تاريكيها ى شرك و ظلم و جهل به سوى روشنايى ايمان و عدل و آگاهى، به خواست پروردگارشان بيرون آورى و، به سوى راه خداوند توانا و ستوده (هدايت كنى).» ۲. «هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلى عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ؛او كسى است كه آيات روشنى بر بندهاش نازل مىكند تا شما را از تاريكيها به سوى نور خارج كند؛ و خداوند نسبت به شما رئوف و مهربان است.» ۷.۳ - بعثت پیامبر اسلامنجات انسانها از گمراهى و هدايت آنان، فلسفه بعثت پيامبر صلیاللهعلیهوآله: ۱. «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛خداوند بر مؤمنان نعمت بزرگى بخشيد، هنگامى كه در ميان آنها، پيامبرى از خودشان برانگيخت؛ تا آيات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاكيزه سازد و كتاب و حكمت بياموزد؛ هر چند پيش از آن، در گمراهى آشكارى بودند.» ۲. «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛او كسى است كه در ميان جمعيّت درس نخوانده پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آنها بخواند و آنها را تزکیه كند و به آنان كتاب قرآن و حكمت بياموزد، هرچند پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.» ۳. «رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛پيامبرى به سوى شما فرستاده كه آيات روشن خدا را بر شما تلاوت مىكند تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، از تاريكيها به سوى نور خارج سازد....» ۷.۴ - نفریننجات بندگان از گمراهى، فلسفه نفرین نوح عليهالسلام براى نابودى كامل قوم گمراهگرش: «وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً • إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً؛ نوح گفت: پروردگارا! هيچ كس از كافران را بر روى زمين باقى مگذار! چرا كه اگر آنها را باقى بگذارى، بندگانت را گمراه مىكنند و جز نسلى فاجر و كافر به دنيا نمىآورند.» ۷.۵ - تعالیم فرستادگان الهیتعاليم و آموزههاى دينى فرستادگان الهی، موجب نجات انسانها از گمراهى: ۱. «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛خداوند بر مؤمنان نعمت بزرگى بخشيد، هنگامى كه در ميان آنها، پيامبرى از خودشان برانگيخت؛ تا آيات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاكيزه سازد و كتاب و حكمت بياموزد؛ هر چند پيش از آن، در گمراهى آشكارى بودند.» ۲. «قالَ اهْبِطا مِنْها جَمِيعاً بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى؛خداوند فرمود: همگى شما از بهشت خارج شويد، در حالى كه دشمن يكديگر خواهيد بود؛ ولى هرگاه هدايتى از سوى من به سراغ شما آيد، هركس از هدايت من پيروى كند، نه گمراه مىشود، و نه در رنج خواهد بود.» مراد از «هدى» هدايت بشر به واسطه انبيا و انزال كتب است. ۳. «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛او كسى است كه در ميان جمعيّت درس نخوانده پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آنها بخواند و آنها را تزكيه كند و به آنان كتاب قرآن و حكمت بياموزد، هرچند پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.» ۸ - پانویس۹ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۱۴۲، برگرفته از مقاله «نجات از ضلالت». |